کسب عنوان قهرمانی طناب زنی استان فارس را به آقای عرفان احراری (ایوب اسدالله) تبریک عرض میکنیم و آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما و خانواده محترم و روستای عزیزمان در همه مراحل آرزومندیم
آشنایی با مسابقات طناب زنی و قوانین آن
کسب عنوان قهرمانی طناب زنی استان فارس را به آقای عرفان احراری (ایوب اسدالله) تبریک عرض میکنیم و آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما و خانواده محترم و روستای عزیزمان در همه مراحل آرزومندیم
آشنایی با مسابقات طناب زنی و قوانین آن
نوع بازي : مشترک
وسايل بازي : ــــ
شمار بازيگران : حدّاقل 3 نفر
زمان بازي : معمولا شب ها
شيوه ي بازي:
بر اساس توافق بازيگران، مي توان از دو روش استفاده كرد:
——
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
نوع بازي : پسرانه
وسايل :ــــ
شمار بازيگران : حدّاقل 6 نفر
زمان بازي : شب
شيوه ي بازي:
بازيگران به دو گروه تقسیم می شوند. گروه آغازگر بازی يك نفر را به عنوان «تیل» معرفي مي كند. تیل به اعضاي گروه مقابل فرصت مي دهد در تاريكي شب پنهان شوند. پس از آن، براي يافتن آن ها دست به كار مي شود، بقيه ي ياران تیل بايد در قرارگاه بايستند.
اعضاي گروه مقابل مي توانند تیل را فريب دهند و به قرارگاه برگردند و بر دوش اعضاي گروه وی سوار شوند. اين اعضا نيز معمولأ با صداي بلند فرياد مي زنند: گُرُكي بُدُم، بُندي بُدُم، تیل بِرَس goroki bodom bondi bodom til beras، در حقيقت آنان با بيان اين جمله ها تيل را يه فريادخواهي مي خوانند.
تا زماني كه تیل همه ي اعضاي گروه را نيافته است، يارانش بايد سواري بدهند. وقتي همه يافته شدند جاي گروه ها عوض مي شود.
——
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
نوع بازي: مشترك
وسايل: چند پشكِل يا سنگ
شمار بازيگران: دو نفر
زمان بازي: روز
ابتدا در دو رديف تعدادي گود (معمولا در هر رديف 4 یا 5 گود) كوچك در زمين پديد مي آورند و در گوشه اي از هر دو سوي گودها، يك گود بزرگ تر پديد مي آورند. آن گاه در هر گود 5 پشكل مي گذارند.
بازيگر بايد يكي از خانه هاي خود را انتخاب كند و پشكل هاي آن را بردارد و يكي يكي در خانه هاي بعدي بگذارد و هر جا پشكل هايش تمام شد، پشکل های گود بعد را بردارد و در خانه های بعدی بگذارد و اين كار را ادامه دهد تا اين كه در مسير خود به يك گود خالي يا دو گود خالي برخورد كند. اگر در مسير خود به يك گود خالي برسد، گود بعد از آن، مال وي خواهد بود و مي تواند محتويات آن را در گودال خالي كنار رديف ها(که فقط متعلق به اوست) بريزد. اگر در مسير خود به دو گود خالي برخورد كرد، سوخته است.
پس از آن، نوبت بازيگر بعدي است که بازي كند. وي نيز اين بازي را هم چنان ادامه مي دهد. در مرحله ي بعد، پشكل هاي خود را در گودها مي گذارند و با توجّه به پشكل ها، گودها را از آن خود مي كنند؛ مثلٍا ممكن است يكي از آن دو 30 پشكل و ديگري ده پشكل برده باشد. با توجّه به این که در هر خانه(گود) 5 پشکل قرار می گیرد، در اين حالت 6 خانه از آنِ كسي است كه 30 پشكل داشته است و دو خانه از آنِ كسي كه ده پشكل داشته است. بازيگري كه دو خانه ي خود را از دست داده است، در هنگام بازي نبايد در آن دو خانه ي رقيبش كه در رديف خودش قرار گرفته است، پشكل بريزد، و در صورتي مي تواند محتويات خانه اي را كه پس از آن دو خانه است، مالك شود، كه خانه ي پيش از آن ها خالي باشد.
اين بازي آن قدر ادامه پيدا مي كند تا سرانجام همه ي پشكل ها از آنِ يكي از آن دو بازيگر شود.
—–
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
نوع بازی: پسرانه
وسایل بازی: ــــــ
شمار بازیگران: حدّاقل ۶ نفر
زمان بازی: روز
هدف: تقویت نیروی دفاعی و جنگاوری و تقویت عضله های بدن.
بازیگران بر اساس قرعه یا توافق به دو گروه تقسیم می شوند و در یک زمین به طول ۱۰۰- ۵۰۰ متر رو به روی هم صف آرایی می کنند. یکی از گروه ها بر اساس قرعه به عنوان گروه آغازکننده انتخاب می شود و از بین خود یک نفر را به عنوان «داماد» معرّفی می کند. این فرد باید هم نیروی بدنی خوبی داشته باشد و هم بتواند سریع بدود. گروه مقابل نیز یک نفر را در محل نگه می دارد تا اگر داماد خواست به قرارگاه آنان نزدیک شود، جلوِ او را بگیرد. آن گاه دو گروه بازی را شروع می کنند.
بازی بدین گونه است که همه ی افراد باید با دست خود (از جلو یا پشت) یکی از پاهای خود را بگیرند. بهتر است که انگشتان دست در انگشتان پا قفل شود. آن گاه با یک پای خود به صورت لی لی به جلو حرکت می کنند و با هم درگیر می شوند و سعی می کنند دستشان از پایشان جدا نشود، چون می سوزند.
داماد نیز باید هوشیارانه وضعیّت را بسنجد و تا آن جا که می تواند، از درگیری بپرهیزد، تا بتواند خود را به قرارگاه گروه مقابل برساند. اگر داماد بتواند در سه نوبتِ پی در پی خود را به قرارگاه برساند، گروه او برنده است و نوبت به گروه مقابل می رسد که با تلاش پیروزی آنان را خنثی کند. چنان چه داماد نتواند خود را به سلامت به مقصد برساند، گروهش بازنده ی بازی خواهد بود. بازی می تواند چندین دور ادامه یابد.
دو گروه می توانند توافق کنند که افرادی به عنوان «گوشی» نیز با خود داشته باشند.” گوشی” کسی است که به دلیل کمیِ سن یا … چندان چالاک نیست. وی می تواند بر روی دو پای خود راه برود ولی باید با یک دستش یکی از گوش های خود را بگیرد، و در هنگام بازی اگر افراد گروه دیگر بتوانند دستش را از گوشش جدا کنند، وی سوخته است و باید از بازی خارج شود.
کار اصلیِ گوشی کمک به افراد هم گروه است. او می تواند با افراد گروه دیگر درگیر شود و سعی کند قفل دست ها و پاهای آن ها را باز کند( دست و پایشان را از هم جدا کند). در این صورت، فرد مقابل سوخته است و نمی تواند در آن دور، بازی را ادامه دهد.
——
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
نوع بازی: پسرانه
وسایل بازی: ــــ
شمار بازیگران: حدّاقل سه نفر
زمان بازی: روز
هدف: درست و شیوا سخن گفتن و تقویت عضله های بدن و سرعت و دقّت بازیگران .
شیوه ی بازی: افراد از بین خود یک نفر را انتخاب می کنند، آن فرد دست های خود را بر روی ران یا زانوی خود می گذارد و به حالت خمیده ( تعظیم ) در یک جا ثابت می ایستد افراد دیگر باید به ترتیب عبارت هایی بر زبان آورند و از روی فرد خمیده بپرند. هرکس عبارت ها را اشتباه بگوید، یا نتواند بپرد، یا بدنش با بدن فرد خمیده تماس برقرار کند و یا در موقعی که باید بدنش با فرد خمیده تماس بگیرد، تماس نگیرد، بازنده خواهد بود و جایش با جای فرد خمیده عوض می شود .
عبارت هایی که باید بر زبان رانده شود، چنین است :
بازیگر باید در مرحله ی یازدهم وقتی از روی فرد خم شده می پرد، با باسن خود بر کمر او بکوبد و اگر نتواند این کار را بکند، سوخته است. در مرحله ی سیزدهم نیز باید دو بار پی در پی بر کمر فرد مذکور بزند، سپس از روی او بپرد.
پس از این مراحل، عبارت ها و جمله هایی گفته می شو د که بیشتر برای تقویّت تلفّظ صحیح واژگان و جمله ها به کار گرفته می شود. شمار این عبارت ها و جمله ها زیاد است؛ بنابراین، به چند نمونه بسنده می کنیم :
——
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
جنوب فارس از شمال به جهرم، از جنوب به استان هرمزگان، از شرق به داراب و از غرب به استان بوشهر منتهي مي شود. زبان ساكنان اين منطقه “گويش لاري” است كه اين گويش به زبان پهلوي ساساني نزديك است.
در اين منطقه هم چون ديگر مناطق ايران، فرهنگي رايج بوده است كه هويّت مردمان آن را رقم مي زد، امّا متأسّفانه در چند سال اخير به خاطر بي مهري ها و يورش گسترده ي رسانه ها و كمبود روابط دوستانه و انساني و شيوع آفت هاي نابودگر، به فراموشي سپرده شده است.
فرهنگ مردم اين منطقه بسيار گسترده و متنوّع بوده است كه پرداختن به آن نياز به زماني طولاني و كارشناسان خبره است و از توان اين جُستار خارج است. در اين جُستار با توجّه به زمان اندك و توانايي هاي نويسنده، تلاش بر اين است تا فقط گوشه اي از آداب و رسوم مردم اين منطقه كه همان بازي هاي محلّي است، معرفي شود. بعضي از اين بازي ها كه بسيار متنوّع بوده اند، ويژه ي پسران، برخي ويژه ی دختران و بخشی از آن ها مشترك بوده است.
هدف از اين باز ي ها افزون بر سرگرمي، تقويّت نيروي جسماني و گفتاري بازيگران و تقويّت حافظه و هوش بوده است تا بازيگران علاوه بر سرگرمي، براي يك زندگي خوب ساخته شوند.
در اين نوشته ده بازي منطقه ي يادشده معرّفي مي شود كه عبارت اند از:
لازم به يادآوري است كه شمار بازي ها بيشتر از موارد ذکرشده است و بازي هايي همانند : اَكِش كِش، كايي كو، خر مشو و… ، معرّفی نشده اند. آن چه در این تحقیق شناسانده مي شود فقط برخي از بازي هاي منطقه است.
شيوه ي انتخاب بازيگران و تقسيم بندي آن ها دو گونه بود، که خود نوعي سرگرمي و تفنّن به شمار می آمد: 1- شيوه ي عمومي؛ 2-شيوه ي اختصاصي
نشانه | شـــــــــرح | نشانه | شـــــــــرح | |
A | در واژه ي « درد » | Y | ي در واژه ي « يك » | |
A | آ در واژه هاي «آمدم » يا« جا » | R | ر | |
I | ي در واژه ي « داريم » | S | س | |
U | و در واژه ي « دارو » | Et | ت در واژه ي « كوزت » | |
Xv | خ در واژه ي « خردن » لري | Ey | اي در واژه ي « key » انگليسي | |
S | ش | E | كسره و ه در واژه ي « خورده » | |
C | چ | En | نشانه ي | |
J | ج | O | ُ در واژه ي « مردُم » | |
G | ك | X | خ | |
L | ل | Z | ز | |
M | م | U | و در واژه ي « داوود » | |
N | ن | , | همزه ي فارسي | |
V | و در واژه ي « واژه » | B | ب | |
P | پ | H | ح | |
D | د | F | ف | |
T | ت |
———
نویسنده: احمدنور احمدی کارشناس ارشد زبان و ادبیّات فارسی
در دنيايي كه هر قوم و ملّيّتي تلاش مي كند سهمي در فرهنگ و تمدّن دهكده ي جهاني داشته باشد، بي توجّهي رسانه ها به آداب و رسوم ملّي، خيانتي بزرگ است. ما ايرانيان به عنوان يكي از كشورهايي كه سابقه ي ديرينه اي داريم بايد فرهنگ و تمدّن خود را براي خود زنده نگه داريم و تلاش كنيم آن را به جهانيان بشناسانيم. بر اساس اين وظيفه، همه ي كساني كه در اين راه توانايي دارند، بايد به خدمت گرفته شوند تا لااقل جوانان ايراني از آداب و رسوم خود آگاه باشند.
آن چه در پي خواهد آمد، تلاشي است در اين راستا؛ با اين اميد كه بر اين گونه تلاش ها روز به روز افزوده شود و ايران سهم واقعي خود را در فرهنگ و تمدّن كنوني بيابد .
فرهنگ هر ملّت، هويّت ملّي آن مردمان را مي سازد. فرهنگ از ديدگاه ما همه ي باورها، رفتارها و كُنش هايي است كه انسان در زندگي اجتماعي خويش به آن پاي بند است و آن را به كار مي گيرد؛ بنابراين، آداب و رسوم جاري در هر منطقه، كه معمولا ريشه در باور ملي آن مردمان دارد، بخشي از فرهنگ آن جامعه است.
بي شك تقويّت و گسترش فرهنگ ملّي سبب دوام و ماندگاري هويّت يك ملّت خواهد شد و بي توجّهي به آن، نابودي و وابستگي را در پي خواهد داشت كه خيانتي است بس بزرگ و جبران ناپذير.
كشور متمدّن ايران فرهنگي بسيار كهن و ديرينه دارد كه متأسّفانه بي توجّهي و بي مهري هاي ما، آن را در معرض دگرگوني و نابودي قرار داده است و اگر در حفظ آن اقدام جدّي نشود، در آينده اي نه چندان دور از هويّت ايراني نشاني نخواهد ماند.
در دنياي پهناور كنوني كه تمامي كشورها با تبليغات گسترده و برنامه ريزي شده ي رسانه اي و با هزينه هاي هنگفت تلاش مي كنند تا هويّت خويش را حفظ نمايند و آن را به ديگران بشناسانند و اگر بتوانند ديگران را با خود هم سو سازند، ما ايرانيان – كه پیشینه مان نشان دهنده ی يكي از متمدّن ترين و كهن ترين فرهنگ های جهانی است- در جهت گسترش فرهنگ خويش و شناساندن آن به ديگران، نه تنها هيچ تلاشي نمي كنيم، بلكه گاه گام هاي بسيار ابتدايي را كه در اين زمینه برداشته مي شود، نادرست و خيانت مي پنداريم و كساني را كه در اين راه گام برداشته اند، بازخواست مي کنيم.
تا زماني كه نگرش ما چنين است، آيا نبايد شاهد روي آوري جوانانمان به فرهنگ ها و باورهاي بيگانه باشيم و اگر جوانمان به بيگانه گرايش پيدا كرد – كه متأسّفانه چنين شده است – چه كسي جز ما مقصر است؟ وقتي ما – به دليل هاي گوناگون – با نشانه ها و مظاهر فرهنگ ايراني بيگانه ايم و در ستيز دايم با آن هستيم، چگونه مي خواهيم روح تشنه ي جوانمان را سيراب كنيم تا احساس نياز نكند و به فرهنگ هاي ديگر وابسته نشود؟ ما نه تنها مي توانيم از فرهنگ خويش جوان خود را تغذيه كنيم، كه مي توانيم براي بسياري از ملّت ها فرهنگي بسازيم كه با آن زندگي كنند. فقط بايد خود را باور كنيم و از يك سويه نگري بپرهيزيم.
در زمانه اي كه رسانه ها اين گونه گسترده و فعّال فرهنگ ها را تبليغ مي كنند، ما ايرانيان در چه جايگاهي هستيم و چه قدر توانسته ايم از اين امكانات در جهت گسترش و شناساندن فرهنگ خويش بهره ببريم ؟ متأسّفانه بسياري از آداب و رسوم جاري در اين كشور پهناور، نه تنها براي همه شناخته شده نيست، كه حتّا جوانان همان مناطق نيز از آن ها اطّلاع ندارند.
بنا بر آن چه گذشت و با توجّه به ضرورت ها، تحقيقي گسترده و همه جانبه در باره ي فرهنگ ايراني، بسيار بايسته است و مي تواند به بسياري از نيازهاي جامعه جواب گويد كه اميدواريم با توجّه بيشتر دست اندركاران و توجّه خاصّ بنياد محترم ايران شناسي، شاهد رشد و اعتلاي فرهنگ و ملّت ايرانی باشيم.
مهم ترين ضرورت ها عبارتند از :
———
نویسنده: احمدنور احمدي كارشناس ارشد زبان و ادبيّات فارسي